برای محمّد (صلّی
الله علیه و آله و سلّم)، پیامبر
امّی
امروز بزرگترین مخلوق خدا رفت و
سایهاش را از سر بندگان خدایش کوتاه کرد. امروز کسی رفت که به
خاطر او، آسمانها و زمین خلق شد، کسی که از روز آمدنش تا روز
رفتنش برکت و رحمت و رأفت را برای جهانیان ارمغان داشت.
به راستی او که بود؟ نوری از انوار الهی که به همراه چهار نور
دیگر در عرش بود، نوری که به فرشتگان تسبیح و تقدیس آموخت،
نوری که سرشتهشدن گل آدم را به نظاره نشست، نوری که در
پشتهای پاک منتقل شد تا سرانجام در کالبدی زیبا آرام گرفت.
میگویند:
●
متوسّط القامه بود؛
●
همیشه خندان (ولی هیچ وقت قهقهه نمیزد)، تمییز و با ادب
بود؛
●
یاور مظلومان و بسیار مهربان بود؛
●
دشمن ظالمان و در برابرشان بسیار غضبناک بود؛
●
شجاعی بود که در سختترین لحظات جنگ به او پناه میآوردند؛
●
رحمة للعالمینی که همیشه در غم و اندوه هدایتنشدن بعضی از
لجوجان بود؛
●
رسولی که به خاطر او، عذاب از امّت برداشته شده بود؛
●
پیامبری که با رفتنش، بزرگترین نعمت خدا و واسطۀ بین وحی
خدا و خلق از بین رفت و دیگر وحیی نشد و چه مصیبتی دردناک تر
از قطعشدن ریسمان وحی که بندگان را به خدا متّصل میکرد.
گرچه همۀ آنچه که گفته شد، برداشتی
از احادیث معصومین در وصف پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و
سلّم ـ بود؛ ولی باز حیف دیدم که این حدیث امام صادق ـ علیه
السّلام ـ را از اصول کافی برای شما عیناً نقل نکنم: امام صادق
ـ علیه السّلام ـ در خطبهای که به ذکر حال و صفات پیغمبر و
ائمّه ـ علیهم السّلام ـ اختصاص داده، میفرماید:
«گناهان بزرگ و کارهای زشت مردم، به خاطر بردباری و وقار و
مهربانی که خدا داشت، مانع او نشد که دوستترین و شریفترین
پیامبرانش، یعنی محمّد ابن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و
سلّم ـ را برای آنها برنگزیند. او که در حریم عزّت تولّد
یافته، و در خاندان شرافت اقامت گزیده، حسبش ناآمیخته و نسبش
آلوده نگشته بود، صفاتش بر دانشمندان نامعلوم نبود، پیغمبران ـ
علیهم السّلام ـ در کتب خود به وجودش مژده داده، و صفاتش را
دانشمندان بیان کرده و حکیمان در وصفش اندیشیده بودند، پاکیزه
اخلاقی بود بینظیر، هاشمینسبی بیمانند، مکّیوطنی
بیهمطراز.
حیا، صفت او بود و سخاوت طبیعتش. بر متانتها و اخلاق نبوّت
سرشته شده و اوصاف و خویشتنداریهای رسالت بر او مهر شده بود
تا آن گاه که وسیلههای مقدّرات خدا او را به وقت خود رسانید و
قضا و قدر به امر خدا او را به پایان کارش کشانید. حکم حتمی
خدا او را به سوی سرانجامش برد. هر امّتی، امّت پس از خود را
به وجودش مژده داد، و از زمان آدم پشت به پشت هر پدری او را به
پدر دیگر تحویل داد تا به پدرش، عبدالله رسید. اصل و نسبش به
زنا آمیخته نشد و ولادت او با نزدیکی نامشروعی پلید نگشت.
ولادتش در بهترین طایفه و گرامیترین نواده (بنیهاشم) و
شریفترین قبیله (فاطمه مخزومیه) و محفوظترین شکم باردار
(آمنه بنت وهب) و امانتدارترین دامن بود.
خدا او را برگزید و پسندید و انتخاب کرد و کلیدهای دانش و
سرچشمههای حکمت را بدو داد. او را مبعوث کرد تا رحمت بندگان و
بهار جهان باشد و خدا کتابی را بر او نازل کرد که بیان و توضیح
هر چیز در آن است؛ یعنی قرآنی به لغت عربی بدون کجی شاید مردم
پرهیزکار شوند، آن را برای مردم بیان کرد و توضیح داد با دانشی
که تفصیلش داد و دینی که آشکارش ساخت و واجباتی که آنها را
لازم نمود و حدودی که برای مردم وضع کرد و بیان نمود و اموری
که آنها را برای مخلوقش کشف کرد و آگاهشان ساخت در آن امور
راهنمایی به سوی نجات است و نشانههایی که به هدایت دعوت کند.
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ رسالتش را تبلیغ کرد
و مأموریّتش را آشکار ساخت و بارهای سنگین نبوّت را که به گردن
گرفته بود، به منزل رسانید و به خاطر پروردگارش صبر کرد و در
راهش جهاد نمود و برای امّتش خیرخواهی کرد و ایشان را به نجات
دعوت کرد و به یاد خدا تشویق نمود و به راه هدایت دلالت فرمود
به وسیلۀ برنامهها و انگیزههایی که پایههای آن را برای
بندگان پیریزی کرد و منارههایی که نشانههایش را برافراشت تا
مردم پس از او گمراه نشوند و آن حضرت نسبت به مردم دلسوز و
مهربان بود.»
منبع:
اصول کافی، جلد دوم، باب مولد النبی،حدیث 17
معرفی نویسنده، اشتراکگذاری مطلب، دعوت از دوستان، نظردهی و مشاهده نظرات بازدیدکنندگان
حسن رضازاده اندواری هستم.
31 ساله از شهر آمل
درس خارج حوزه
و علاقهمند به
صعود به مراتب انسانیّت
پیشنهاد من: تلاش برای رسیدن به مدینه فاضله در سایه حکومت ولی خدا